رهیافت نئولیبرالی در اقتصاد سیاسی جهانی؛ گذار از دولت‌محوری به جهان شبکه‌ای

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه علامه طباطبایی

2 علامه طباطبایی

چکیده

اقتصاد سیاسی جهانی، حوزه مطالعاتی است که از چشم‌اندازهای نظری گوناگونی می‌توان به آن نگاه کرد. موضوعات اقتصاد سیاسی جهانی تحت تاثیر اینکه از چه منظر رویکردی مورد توجه قرار بگیرد(مانند رئالیسم، لیبرالیسم، مارکسیسم، سازه‌انگاری، انتقادی، فمنیستی، پساساختارگرایی)، به گونه‌ای متفاوتی درک می‌شوند. در این پژوهش در راستای شناخت مسائل نوین جهانی، تحولات نظری رهیافت لیبرالی به اقتصاد سیاسی جهانی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. دغدغه نگارندگان این است که آیا تحولات نظری و مفهومی رهیافت لیبرالی، ظرفیت لازم را برای دستیابی به درک صحیح از موضوعات و پدیده‌های نوین اقتصاد سیاسی جهانی فراهم می‌کند؟ در این راستا، این نوشتار پیشینه و مبانی نظری رهیافت لیبرالی در اقتصاد سیاسی، مفاهیمی مانند نهادگرایی، وابستگی متقابل، جهانی شدن، دولت مجازی و جهان شبکه‌ای را مورد بررسی قرار داده است. براساس یافته‌های پژوهش، باید گفت که چشم‌اندازهای نظری جدید رهیافت لیبرالی در اقتصاد سیاسی جهانی مبتنی بر نگاه شبکه‌ای به فضای جهانی و توجه به اقتصاد شبکه‌ای، چارچوب مناسبی را برای درک واقع‌بینانه از تحولات نوظهور عرصه اقتصاد سیاسی جهانی فراهم آورده است. متأثر از شبکه‌ای شدن اقتصاد جهانی، شاهد گذار از دولت‌محوری به جهانی هستم که در آن پیوندهای متنوّع و گسترده‌ای بین بازیگران گوناگون شکل گرفته و در این فضای نوین، پارادایم «توسعه»‌ بر دیگر پارادایم‌ها غلبه یافته است. توجه به چنین رویکردی موجب می‌شود تصمیم‌سازان و برنامه‌ریزان توسعه ملی کشورها، با طراحی سازوکارهای مطلوب و رعایت الزامات داخلی و خارجی، ضمن مدیریت تهدیدات جدید جهانی، بتوانند از فرصت‌های نوظهور به منظور ارتقای قدرت، تامین رفاه و توسعه پایدار کشور خود بهره‌برداری کنند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 16 تیر 1404
  • تاریخ دریافت: 14 آبان 1403
  • تاریخ بازنگری: 18 تیر 1404
  • تاریخ پذیرش: 16 تیر 1404